بیخانمان
داستانهای فرانسه - قرن 19م.
«رمی» یک کودک سرراهی بود که توسط زنی به نام «پاربرن» نگهداری میشد. آنها در دهی به نام «شاوانن» یکی از محقرترین روستاهای فرانسه زندگی میکردند. «ژروم» همسر باربرن سنگتراش بود و برای کار به پاریس رفته بود. قبل از آمدن ژروم، رمی هرگز او را ندیده بود و نمیدانست که یک بچة سرراهی است. تا این که ژروم بر اثر سقوط از ساختمانی مجروح شد و به خانه آمد و از باربرن خواست که رمی را به پرورشگاه بسپارد. باربن در ازای گرفتن مبلغی ماهیانه، رمی را به یک سیرک سیار روستایی اجاره داد. مسئول سیرک «سینور ویتالی» بود که به زودی اجرای نمایش، موسیقی و آواز را به رمی آموخت. بدینترتیب رمی قدم در راه سرنوشت نامعلوم با سفرهای بیپایانش گذاشت و دچار حوادث تلخ و شیرین بیشماری شد که در این کتاب به تصویر کشیده شده است.