خاله سوسکه از اولین روایت چاپی تا امروز
سیرحرکت و نمودار داستانی افسانه زنجیرهای «خاله سوسکه» در یک نگاه کلی چنین است که خاله سوسکه چادر پوست پیاز را سر میکند و به راه میافتد. او میخواهد به همدان برود و با آقا "رمضان" ازدواج کند تا قلیان بلور بکشد و منت پدر را نپذیرد. در واقع، اولین گره داستانی از همینجا شروع میشود. قهرمان داستان مجبور است خانه پدری را ترک کند، چون پدر استطاعت نگهداری او را ندارد. او باید برای رسیدن به هدف خود، در مقابله با همه مخاطراتی که یک دختر را تهدید میکرده است، به شهر همدان برود. در راه با اشخاص متعددی روبهرو میشود تا سرانجام به محبوب خود آقا موشه میرسد. آن دو با هم ازدواج میکنند. در پایان داستان، خاله سوسکه هوس آش میکند. موش برای آوردن آش به مطبخ میرود و ناگهان در دیگ میافتد و میمیرد و خاله سوسکه تا آخر عمر سیاهپوش میشود. کتاب حاضر بر اساس متجاوز از 150 روایت از داستان خاله سوسکه و نسخهای از چاپ سنگی اثر تنظیم شده است. نسخه اخیر به عنوان منبع اصلی بوده و در فصل نخست کتاب جای داده شده است. گفتنی است از منشا و گوینده یا سراینده خاله سوسکه سندی در دست نیست. این افسانه اولینبار در سال 1307 هـ . ق به وسیله آملا عبدالله به صورت مخمس درآمده و به چاپ رسیده است.