بی‌ریخت مهربان

بی‌ریخت مهربان

در کنار یک رود زیبا خانوادة سگ‌های آبی زندگی می‌کردند. آنها خانواده‌ای چهارنفره بودند: پدر و مادر و گوش‌سیاه و کاکل‌سفید. آنها یک سگ آبی همسایه به نام بی‌ریخت داشتند. گرگ‌ها در حال ساختن خانه بودند که گرگ‌های وحشی حمله کردند. گرگ‌ها پدر را خوردند و کاکل‌سفید و مادر با جریان شدید آب رفتند. گرگ‌های وحشی خواستند بعد از پدر، گوش‌سیاه را بخورند، او بسیار ترسیده بود. در این هنگام بی‌ریخت به کمک گوش‌سیاه رفت. تا حواس گرگ‌ها را پرت کند. گرگ‌ها پایشان لیز خورد و به رودخانه افتادند. بی‌ریخت باز روی سنگ‌ها لیز می‌خورد، ولی گوش‌سیاه با یک تکه چوب او را نجات داد. آنها که به هم رسیدند، بسیار خوش‌حال شدند. مادر هم کاکل‌سفید را نجات داده بود. آنها بی‌ریخت را به عنوان پدربزرگ خود قبول کردند و غم از دست دادن پدر را فراموش کردند و مدت‌ها کنار هم زندگی کردند. این کتاب برای گروه سنی «ب» به نگارش درآمده است.

قیمت چاپ: 600 تومان
ناشر:

آقاپور

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1389

نوبت چاپ:

2

تعداد صفحات:

12

قطع کتاب:

خشتی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789647658652

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف