سبد سفارش شما خالی است!

نویسنده در این کتاب در قالب یک داستان و با بهره‌مندی از آیات الهی و هنرهای ادبی در تلاش است تا اطلاعات سودمند تاریخی و جغرافیایی در رابطه با عتبات عالیات، آداب زیارت و موقعیت مزار بزرگان، و...، ارائه دهد. در بخشی از این کتاب می‌خوانید: «احمد سرش را پایین انداخته و با تسبیحی که در دست داشت مشغول ذکر خدا بود که در مغازه باز و حسن، یکی از دوستان قدیمی احمد با لبخند وارد مغازه شد و احمد را در آغوش کشید. احمد که از دیدن حسن هم بسیار شاد شده بود و هم متعجب، نتوانست جلوی کنجکاوی خود را بگیرد و سریع گفت: حسن جان یک سؤال دارم، راستش را بگو که چطور شد یاد ما گوشه‌نشینان کردی؟...».