هنر دوران مدرن: فلسفه هنر از کانت تا هایدگر
زیباییشناسی نوین / هنر - فلسفه
اثر حاضر دربارهی نظریهی زیباییشناختی و نقد فلسفهی هنر (از سدهی هجدهم تا بیستم) نگاشته شده است. نگارنده با تامل در آثار کانت، شلگل، نوالیس، هگل، شوپنهاور، نیچه و هایدگر، نشان میدهد که این متفکران، رویکردی مشترک به هنر دارند که "نگرهی نظری" نام دارد. مطابق این نگره، هنر نوع خاصی از شناخت شمودی، کمابیش رمزی و متفاوت با شناخت عقلی به دست آمده از دانش را عرضه میکند. این طرز تلقی، نظریهپردازان را ترغیب کرد تا نوابغ هنری را کاهنان اعظم معبد انسانیت و آفرینندگان آثاری بدانند که ذات نامرئی جهان را برملا میسازند. فیلسوفان، بیانناپذیری را مقصد هنر دانستند. از قبول آفریدههای دست دوم، به منزلهی هنر اصیل سرباز زدند و در ایجاد اوضاع و احوالی موثر افتادند که در آن از نوابغ انتظار میرفت تا همگان را با شوک، معما و رمز و راز مواجه کنند.