قلقلی نخورده صبحونه مریض شده مونده خونه
شعر کودکان و نوجوانان
این داستان مصور و رنگی که در قالب شعر تدوین شده درباره قلقلی پسری است که صبحانه نمیخورد تا این که یک روز در حین بازی دل درد میگیرد و به خانه میآید. از آن روز به بعد قلقلی هر روز صبح صبحانهاش را کامل میخورد.