لطفا گوسفند باش: مهارت اعتمادکردن (برگرفته از مثنوی)
افسانهها و قصههای ایرانی / کودکان - کتاب و مواد خواندنی / خواندن - علاقه
کتاب مصور حاضر، داستانی است که با زبانی ساده و روان برای گروههای سنی (ب) و (ج) نگاشته شده است. در این داستان کشاورز، عرق پیشانیاش را پاک کرد و طنابی را که دور گردن گوسفند بود، محکمتر کشید و گفت که دیگر چیزی نمانده که به آب برسیم و این بار طناب را با قدرت بیشتری کشید و از تنبلی گوسفند عصبانی شد.