ناجی
داستانهای فارسی - قرن 14
این کتاب، داستانی فارسی در ژانر اجتماعی است. در این رمان «رضا»، پسر جوانی است که اعتقاداتش در راستای اعتقاد خانوادگیاش نیست. مادر رضا، خواب پدرش را دیده و تصمیم گرفته تا سفرهای انداخته و برای او خیرات بدهد، اما رضا معتقد است که این حرفها خرافه است. تااینکه دوست رضا با او تماس میگیرد و خبر فوت مادرش را به رضا میدهد، رضا خودش را به «صادق» میرساند که بر اثر شوک وارده در بیمارستان بستری شده است و... .