در قلمرو مرگ

در قلمرو مرگ

داستان‌های کوتاه - قرن 14 - مجموعه‌ها / داستان‌های کوتاه - قرن 20م. - مجموعه‌ها

پترلرم، واکس‌زن و دارای چهار فرزند که همسرش فوت کرده بود. دختر کوچک او رز به تب مخملک مبتلا شده بود. پترلرم در زمستان نذر کرده بود، اگر دخترش شفا پیدا کند، پای پیاده برای زیارت به شرپن هویفل برود، تا در برابر تمثال شفابخش مریم مقدس، گوشواره‌های طلایی همسر مرحومش را همراه ده فرانک پول نقد تقدیم کند. کودک بهبود یافت، اما پترلرم نذرش را فراموش کرد. تا این که دخترش با یک پرچم کوچک کاغذی کلیسای شرپن هویفل که کشیشی آن را به او داده بود، پیش او آمد و پترلرم ناگاه به یاد نذرش افتاد. همة دسته‌های مذهبی شرپن هویفل رفته بودند و او می‌بایست به تنهایی به آن سفر می‌رفت. پترلرم نزد ماریشن مومبل رفت، زن پیری که در مورد اجابت صحبت می‌کرد و از سفرهای زیارتی و روزهای مقدس اطلاعات دقیقی داشت. ماریشن موبل، پترلرم را از حرکت دستة تشییع تابوت به سوی شرپن هویفل آگاه کرد و پتر بدون این که بداند یا بپرسد و یا حتی در این مورد فکر کند که مفهوم دستة تشییع تابوت چیست؟ آماده شده و به زائران ملحق شد. در قلمرو مرگ حاوی داستان‌هایی از هول و هراس دربارة مردگان و به قلم جمعی از نویسندگان مختلف است و با عنوان‌های قلب افشاگر، مرگ، راز ناخدا، گربة سرخ، خبر و... به نگارش درآمده است.

قیمت چاپ: 21,000 تومان
مترجم:

رضا نجفی

مترجم:

پریسا رضایی

ناشر:

نشر چشمه

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

808.831

سال چاپ:

1396

نوبت چاپ:

4

تعداد صفحات:

252

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789643624781

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

ترجمه