یک بار فریبم بدهی
داستانهای آمریکایی - قرن 20م.
در رمان حاضر، «مایا»، خلبان سابق ارتش، تصویری باورنکردنی در دوربین مخفی مراقبت از پرستار بچهاش میبیند، دختر دوسالهاش مشغول بازی با شوهرش، «جویی» است. اما «جویی» دو هفته پیش به قتل رسیده بود. در قلب این معما پرسشی است که «مایا» را سخت آزار میدهد: آیا باید چیزی که با چشم خودش دیده باور کند؟ یا زخمهای جنگ ذهن او را به وادی تو هم کشانده؟ «مایا» برای آنکه جواب این معما را پیدا کند باید با اسراری که در ژرفای وجودش پنهان کرده رودررو شود.