باور نمی‌کنید!

باور نمی‌کنید!

«گیتی» به رفت و آمد میان خانه و بیمارستان عادت کرده بود. از وقتی دخترش «عسل» به بیماری سختی مبتلا شده بود، بارها برای تنظیم پلاکت‌های خونی به بیمارستان آمده بود. اما آن شب گیتی احساس نگرانی و ناراحتی خاصی داشت. شب عسل با او صحبت کرد و گفت که از بیمارستان خسته شده و دلش می‌خواهد هرچه زودتر به خانه برگردد. گیتی به او قول داد حالش هرچه سریع‌تر خوب می‌شود و آن دو هرگز به بیمارستان باز نخواهند نگشت. گیتی خوابش برده بود که با صدای خفۀ عسل بیدار شد. عسل دست و پا می‌زد. پرستارها گیتی را از اتاق بیرون بردند ولی پس از دقایقی با چشمان گریان از اتاق خارج شدند؛ عسل مرده بود.گیتی مرگ او را باور نمی‌کرد. بعد از آن گیتی در خانه برای عسل ظرف غذا می‌گذاشت، با او حرف می‌زد و می‌خندید. در جواب به سوالات دیگران و تعجب آنها می‌گفت: عسل من زنده است، حرف می‌زند و می‌خندد، نمی‌بینید؟ باور نمی‌کنید؟ و هم‌چنان ادامه می‌داد. «باور نمی‌کنید» یکی از داستان‌های کوتاه مجموعۀ حاضر است. دیگر داستان‌های کتاب عبارت‌اند از: فرودگاه؛ پنجره؛ بالکن؛ و ببخش جسارت کردم.

قیمت چاپ: 1,800 تومان
نویسنده:

پرستو زارعی

ناشر:

پوینده

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1387

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

96

قطع کتاب:

جیبی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789642950126

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف