دروازه
داستانهای نوجوانان انگلیسی - قرن 20م.
ساموئل جانسون جوان و ماجراجو، قصد دارد ابتکار عمل به خرج دهد و سه روز قبل از هالووین، به مراسم قاشق زنی برود. او ناخواسته شاهد اتفاقات عجیب و غریبی در خیابان کرولی میشود. البته خانوادهی آبرناتی، قصد ندارند با ور رفتن با دنیای زیرزمینی به کسی صدمهای وارد کنند؛ اما وقتی ناخودآگاه خود شخص شخیص ابلیس را فرا میخوانند، شکافی در جهان ایجاد میشود. شکافی که یک دروازهی غولآسا در آن پیداست...