هنر مدرنیسم
هنر نوین - تاریخ
تاریخ یک زنجیرهاست. حتی دگرگونیهای شدید و اساسی مانند انقلاب فرانسۀ ا جنگ جهانی اول در تحول تاریخی گسستگی ایجاد نمیکنند؛ گذارها از یک عصر به عصر دیگر سیالاند. بنابراین، هنر مدرنیسم نیز ناگهانی از خلأ پدید نیامد؛ این هنر بسیار پیش از نخستین کارنما (به معنی آثار ارائه شده و نه محل نمایش آنها) امپرسیونیستها در حال پیدایش بود. برای این که مدرنیسم را در متن گستردهاش قرار داد و در پرتوی بنیادهای فکریاش مشاهده کرد، باید تصوری روشن از شرایط احتمالی و سیاسی و رشد هنر در دورۀ پیش از مدرنیسم داشت و بعد از آن به شرح تحولات هنری مدرنیسم پرداخت. نگارنده در کتاب حاضر سعی کرده است تا خطوط اصلی تحول مدرنیسم را در پیوند با تحولات مشابه در حوزۀ علوم، فلسفه و سیاست نشان دهد. وی در کتاب یک دورۀ دویست ساله از تاریخ غرب (از دهۀ 1790 تا دهۀ 1990) را بررسی میکند؛ تحولات موازی در علوم، فلسفه، سیاست و تاریخ اجتماعی سدۀ بیستم را پی میگیرد و بر وجوه ارتباطی آنها و پیوندشان با جریان هنر این دوران تأکید میکند. پژوهش گستردۀ وی نه فقط سبکها و جنبشهای هنری، بلکه خصوصیات زندگی و آثار بسیاری از هنرمندان سدههای نوزدهم و بیستم را دربر میگیرد.