خواب خرس مهتابی
یک روز یک کانگورو با بچهای که در کیسه داشت، از باغ وحش فرار کرد و به حیاط خانة خرس رفت. خرس و پرندة کوچولو گمان کردند که در رویا به سر میبرند و در رختخواب خود خوابیدهاند، به همین دلیل شروع به خوردن آذوقة زمستانیشان کردند و خانه را به هم ریختند. آنها تصور میکردند که وقتی از خواب بیدار شوند همهچیز مرتب است و تغییری نکرده است. آنها سپس به کنار برکه رفتند. در این میان نگهبان باغ وحش به خانة آنها آمد و کانگورو را در خانه دید. او که گمان میکرد کانگورو مسئول نامرتبی خانه است، همهچیز را مثل قبل مرتب کرد. کمی بعد وقتی خرس و پرندة کوچولو بازگشتند همهچیز سرجای خود بود، درست مثل این که خواب بودهاند.