سبد سفارش شما خالی است!

این کتاب، داستانی فارسی در ژانر عاشقانه است. این داستان زندگی «ترمه» است که با آرزوی رفتن به دانشگاه تهران زن پسرخاله‌اش «کامران» می‌شود و بعد از ازدواج و رفتن به تهران، طبقه پایین خانه «کوروش»، برادر کامران ساکن می‌شوند، ترمه و کوروش از بچگی ظاهرا از یکدیگر متنفر بوده‌اند، اما این همسایگی باعث می‌شود که احساس نفرت کم‌کم رنگ ببازد و پی به علاقه‌ای ببرند که از گذشته نسبت به هم داشتند و نفهمیدند! اما حالا دیگر این علاقه یک حس‌ ممنوعه است، حس‌ ممنوعه‌ای که بعد از به زندان افتادن کامران، و نزدیک‌تر شدن ترمه و کوروش به هم، عمیق‌تر می‌شود... .