هرگز ترکم مکن
داستانهای انگلیسی - قرن 20م.
«هرگز ترکم مکن» داستان کتی تامی و روت انسانهای شبیهسازی شده و مثلث عشقی است که در هیلشم شروع میشود. روت کسی است که به خود مسلط است، تامی دانشآموزی است که راحت نمیتواند بر خلق و خوی خود مسلط شود و کتی، هم از نظر حرفهای و هم به لحاظ سرشت مددکار است. او شاهد است که دوستانش در برابر آنچه اجتنابناپذیر است، در هم میشکنند، اما هرگز ترکشان نمیکند. آنها امیدوارند که عشق باعث رهاییشان شود. پس از هیلشم، آنها از بچههای مبهوت به جوانهای بالغ سردرگم بدل میشوند و در جستوجوی «امکانهای» خود ـ آدمهای واقعی که امکان دارد از روی آن شبیهسازی شده باشند ـ بریتانیا را زیر پا میگذارند.