خانهی دوست
علیبنمحمد(ع)، امام دهم، 254 - 212 ق. - داستان / داستانهای مذهبی
کتاب مصور حاضر برگرفته از قصههایی از امام هادی (ع) برای گروه سنی «ب» و «ج» است. در بخشی از این داستان کوتاه میخوانیم: روزگاری در زمان خلافت متوکل عباسی، نویسندهای مسیحی در دیار «ربیعه» زندگی میکرد که نام او «یوسف بن یعقوب» اهل «کفرتوثا»، منطقهای در نزدیکی فلسطین بود، اما در ربیعه زندگی میکرد. او دوست مسلمانی داشت که گاهی با او رفتوآمد میکرد. یک روز مرد مسیحی غمگین و ناراحت به دیدن دوست مسلمانش رفت و برای دوستش گفت: متوکل مرا پیش خود به سامرا فراخوانده است و نمیدانم چهکاری با من دارد. ولی چارهای هم ندارم باید حتماً پیش خلیفه بروم. برای من دعا کن. من نذر کردهام که صد سکه اشرفی ببرم و بدهم به امام علی النقی (ع) تا شاید خداوند مرا از شر این خلیفه ستمگر نجات بدهد. مرد مسلمان از مرد مسیحی پرسید تو که مسلمان نیستی، چگونه صد اشرافی نذر امام هادی (ع) کردهای. نگارنده در این داستان فضایل اخلاقی، اجتماعی و نقش سیاسی امام هادی (ع) را به زبان ساده برای کودکان تنظیم کرده است.