سبد سفارش شما خالی است!

"امیر" با دیدن برگۀ آزمایش "گیتی" و پی بردن به بارداری او به شدت عکس‌العمل نشان داده و از او خواسته بود که جنین چهارماهه‌اش را سقط کند. آن دو دخترشان را در بمباران از دست داده بودند و امیر برای زنده نگه داشتن یاد او، مخالف آمدن فرزند جدیدی به جمع خانواده بود. امیر که در آزمایشگاه آشناهای بسیاری داشت نامه‌ای تهیه کرد که در آن تایید شده بود گیتی در معرض اشعه قرار گرفته و نیاز به سقط جنین دارد؛ ولی گیتی در بیمارستان با دیدن بچه‌های مختلف، زنان باردار و نصیحت‌های زن هم‌اتاقی‌اش در آخرین لحظه از انجام این عمل پشیمان شده و به سوی زندگی بازگشت. "دختران گیتی" یکی از چندین داستان کوتاه کتاب حاضر است. برخی دیگر از داستان‌های کتاب عبارت‌اند از: مجری؛ قطار؛ سوسک‌ها؛ عطر نسکافه؛ نهال گل ابریشم؛ یک عکس فوری؛ سخنرانی؛ و سرمه‌دان میناکاری.