پینوشت: دوستت دارم، مامان: وقتی مامان چیزی مینوشت، همیشه بهترینها را برای آخر میگذاشت
مادر برای من و خواهرم صدها نامه نوشته است. آنچه مرا بیش از هرچیز جذب کرده پینوشتهایی است که در انتهای تکتک آنها بوده است. او اولین نامه را زمانی برای من نوشت که هشت ساله بودم و به اردو رفته بودم. بعد از آن که به نوشتن نامهها ادامه داد و در آنها راهنماییها و اندرزهایی داد که چه طور شوهر، پدر و شهروندی بهتر باشم. دستخط متفاوت او پشت پاکت نامه همیشه مرا دلگرم میکرد و باید اعتراف کنم اول سراغ پایان صفحه میرفتم و پینوشت آن را میخواندم. او همچنان با پندهای معقول و سودمندش مرا غافلگیر و خوشحال میکند. کتابچۀ حاضر حاوی پینوشتهای نامههای مادری است به دو فرزندش که طی سالیان مختلف گردآوری گردیده است.