داهول
در این مجموعه داستانهایی برگرفته از نابسامانیهای اجتماعی و خانوادگی نگارش یافتهاست. حوادثی که با اثرات نامطلوب خود بر زندگی افراد، موجب آشفتگی اوضاع خانواده و جامعه میشوند. در دومین داستان کتاب با عنوان«داهول» سرگذشت جوانی به اسم«سلیمان» بازگو میشود که پس از مرگ پدرش، برای گرفتن سهمالارث خود و ساختن یک زندگی ایدهآل با برادرش«حسن» اختلاف پیدا میکند. ناسازگاری سلیمان با خانواده و خواستههای نامعقول او باعث میشود که روستای محل زندگی را ترک کرده و روانه شهر شود. دو سال به همین منوال میگذرد تا اینکه سلیمان با چند جوان به ظاهر متمدن آشناشده و اخلاق آنها موجب تغییر روحیات و وضع ظاهری سلیمان میگردد، به طوریکه غرق شدن در تجملات و ظواهر ظاهری فریبدهنده دنیوی، باعث میشود سلیمان اصالت خانوادگی خودش را فراموش کند.