غبار (نمایشنامه)
نمایشنامه فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، نمایشنامهای است که با زبانی ساده و روان نگاشته شده است. در این نمایشنامه در 10 روز آخر اشغال خرمشهر سه زن ایرانی که در خیاطخانه مردی عرب ایرانی زندگی و کار میکنند، هرکدام به دلایلی مایل به ترک شهر نیستند، مرد اما با کمک رابطی عراقی برای آنها مفری ایجاد میکند غافل از اینکه این راه فرار، سرنوشت عجیبی را برای هرکدام از آنها رقم میزند. در داستان میخوانیم: «تمام صحنه را نورهای فراوان سفیدرنگی پر کرده که بر کف و دور زمین ریخته است. در نیمه تاریکی یک کارگاه ساده خیاطی سه چرخکار مشغول کار هستند».