بهار
شخصیت اصلی این داستان دختری است با نام "بهار" که در مسیر عشق، فراز و نشیبهایی را طی میکند. از جمله آن که در دورهی دبیرستان با پسری آشنا شده، اما دلایلی چند مانع وصال آندو به یکدیگر میشود. پس از چندی بهار در کلاس موسیقی ثبتنام کرده و در آنجا دلباختهی استادش میشود که پسر جوانی اهل کردستان و دارای گرایشهای تودهای است. اما مخالفتهای مادر بهار برای سرگرفتن این وصلت مانع وصال آندو به یکدیگر میشود. بهار پس از این ماجرا با پسر دیگری ازدواج میکند، اما از آنجا که استادش کینهی او را به دل گرفته، وی را میرباید و با خود به کردستان میبرد و...