سبد سفارش شما خالی است!

کتاب حاضر دربردارنده داستانی با موضوع اجتماعی است. در خلاصة داستان آمده: «پهلوان مرتضی»، «مصطفی» و «جمشید» سه دوست بودند. طبق رسوم، در مسابقة اسب دوانی، جمشید با «سوسن»، مصطفی با «یاسمن» و مرتضی با دختری به نام «رعنا» ازدواج می‌کنند. پدران یاسمن و سوسن که خان هستند، شرایط سختی برای جمشید و مصطفی می‌گذارند و آن، پیدا کردن جام زیبایی است که از گنج خانة نادرشاه افشار به سرقت رفته بود. در این جستجو، مصطفی و یاسمن توسط جمشید کشته می‌شوند. پهلوان مرتضی تنها کسی است که از جایگاه جام باخبر است. پس از گذشت سال‌ها، اتفاقات مختلفی رخ می‌دهد و جمشید بار دیگر چهرة نامردی خود را نشان می‌دهد.