قهرمان عصر ما: دفتر معرفی و نقد ادبیات کلاسیک جهان معرفی و نقد
لرمانتوف، میخائیلیوریویچ، 1841 - 1814 - قهرمان دوران - نقد و تفسیر / داستانهای روسی - قرن 19م. - تاریخ و نقد
داستان «قهرمان عصر ما» از نظر ترکیب داستانسرایی، مرکب از پنج داستان کوتاه است. روایتکنندة داستان که قاعدتا باید «میخائیل لرمانتوف» (خود نویسنده) باشد از تفلیس پایخت گرجستان، به سوی «استاو روپول» در حرکت است. او در این مسیر کوهستانی با همسفری روبهرو میشود که حدودا پنجاهساله است و پالتویی نظامی بر تن و کلاهی چرک بر سر دارد. نامش «ماکزیم ماکزیمیچ» است و پنج سال پیش، در پادگان ترک، در منطقهای بین داغستان و گرجستان ـ خدمت میکرده است. آشنایی دو همسفر به دوستی مبدل میشود و ماکزیم ماکزیمیچ بنا به اصرار وی، از گذشتههای خویش سخن به میان میآورد. او از افسری نام میبرد به نام پچورین که تازه پای به این پادگان نهاده تا زیر نظر او خدمت کند. او در خلال ذکر خاطرات از دختری زیبا به نام «لا» سخن میگوید. دختری که به تصاحب پچورین درمیآید. چهاردهمین شماره از مجموعة «ادبیات کلاسیک جهان» به معرفی و نقد داستان «قهرمان عصر ما» اثر لرمانتوف اختصاص یافته است.