کنیز
داستانهای فارسی - قرن 14
رمان «کنیز»، خاطرات دختری روستایی بهنام «طوبی» است. از این قصه سالهای زیادی میگذرد و به زمانی بازمیگردد که در هر آبادی یک ارباب حکومت میکرد. طوبی با اینکه روستایی بود و پدرش هم سرکارگر آبادی بود، ولی همیشه دلش میخواست که آزاد زندگی کند و برای خودش کار کند، خانهای داشته باشد که مال خودش باشد و نه سرایدار ارباب. او دوره راهنمایی را در شهر به پایان میرساند، تعطیلات تابستان شروع میشود و طوبی دلتنگ پدر و دوستان و روستایش میگردد. او هرگز فکر نمیکرد که روزی برسد که مجبور بشود روستا را ترک کند و... .