سبد سفارش شما خالی است!

در زمان‌های دور، در یک خانة بزرگ هفت دختر به همراه مادرشان زندگی می‌کردند. خانه هفت در داشت و هرکدام از درها، به اتاق یکی از دخترها بازمی‌شد و هرشب نوبت یکی از آنها بود تا دسته کلید را از مادرشان بگیرد و همة درها را قفل کند. شش دختر هرکدام هنرمند بودند. دختر هفتمی که «نمکین» نام داشت، از مردم نان خشک می‌خرید و به آنها نمک می‌فروخت و نان خشک‌ها را برای پرنده‌ها می‌ریخت. در نزدیکی خانة آنها غول وحشتناکی زندگی می‌کرد و هرشب منتظر فرصت بود تا در خانه باز بماند‌ و او وارد خانه شود. روزی که نوبت نمکین بود که درها را قفل کند، او شش در را قفل کرد و وقتی به در هفتم رسید، پرندة زخمی‌ای دید و به کمک او شتافت. در باز ماند و غول وحشتناک وارد خانه شد. این کتاب برای کودکان گروه سنی «ب» و «ج» به نگارش درآمده است.