حکایتهایی از پیامبر اکرم (ص)
محمد(ص)، پیامبر اسلام، 53 قبل از هجرت - 11 ق. - داستان
کتاب حاضر، متشکل از حکایتهای آموزنده و کوتاه از پیامبر(ص) و با عنوانهای «کارگروهی»، «پیرعقل»، «فرزند صالح»، «نالههای مادر»، «معجزه پیامبر»، «در برابر نابینا»، «خشنودی مادر»، «یتیم نوازی»، «همسایه آزاری»، «فقیرتر از پدر» و «اولین بهشت» است. در حکایت «همسایه آزاری» آمده است: مردی نزد پیامبر(ص) آمد و از آزار همسایهاش شکایت کرد. مرد دو بار شکایت کرد و پیامبر(ص) او را به صبر دعوت کرد. روز بعد وقتی مرد شکایت کرد، پیامبر(ص) به وی گفت که بامداد روز جمعه که مردم به نماز جمعه میروند، اثاث منزل خود را بر سر راه بگذار تا هر کس به نماز جمعه میرود آنها را ببیند. هر کس علّت ماجرا را پرسید، موضوع را به او گزارش بده. مرد چنین کرد و همسایة آزاردهنده آمد و از وی معذرت خواهی کرد و قول داد که دیگر آزارش ندهد.