سبد سفارش شما خالی است!

کتاب حاضر از شاهکارهای ادبیات داستانی اواخر دهه 2000 و جزء بهترین رمان های اجتماعی و سیاسی تاریخ است. این رمان در رابطه با یک شهر است که به‌طور فاجعه واری همگی دچار یک بیماری شدیداً مسری کوری می‌شوند با این تفاوت که در کوری آن‌ها همه‌چیز سفید دیده می‌شود که به نحوی به قابلیت بینایی آن‌ها در عین کوری اشاره می‌کند. این اثر یک ویژه بسیار منحصربه‌فرد است و آن‌هم اینکه شخصیت‌های داستان هیچ‌کدام دارای اسم خاص نیستند و تنها با ویژگی‌هایشان به‌عنوان صفت شناخته می‌شوند و البته شخصیت‌ها تا حد بسیار زیادی قابل‌شناسایی هستند. داستان از کور شدن یک فرد دقیقاً پشت چراغ‌قرمز آغاز می‌شود و بعد به‌طور عجیبی هر فردی که او را می‌بیند و در ارتباط است کور می‌شود تا اینکه حتی دکتر چشم‌پزشک هم دچار این نوع کوری می‌شود و البته همسر پزشک دچار این بیماری نمی‌شود ولی او نیز به دلایلی خود را به کوری می‌زند و سرانجام بر اثر کارهای زن پزشک سازمان‌دهی شکل می‌گیرد و همه به بینایی می‌رسند ...