بدیهی و نقش آن در معرفتشناسی
شناخت (فلسفه)
علم بدیهی، اقسام آن، چالشهای پیش روی صدق و نقش آن در «معرفتشناسی» موضوع این اثر میباشد. نویسنده در ابتدا پس از آنکه علم را تحلیل نموده و نظریات گوناگون پیرامون اقسام آنرا تشریح مینماید به واژه شناسی بدیهی پرداخته و تعابیر گوناگون فلاسفه مسلمان و معرفت شناسان غربی را از آن بیان مینماید. وی در فصل سوم به چیستی بدیهی پرداخته و تعاریف گوناگونی را از آن بیان مینماید. فصل بعدی انواع بدیهی و اقوالی که تحقق برخی از اقسام آن را به چالش کشیده مورد ارزیابی قرار میدهد. نویسنده با این اعتقاد که سر «بداهت بدیهی» در تصور و تصدق با یکدیگر متفاوت است، پس از تشریح علت این تفاوت، به بیان هر یک به صورت جداگانه پرداخته و در دو فصل پس از اثبات علم بدیهی، چالشهای پیش روی صدق آن را مورد بررسی قرار داده است. وی در ادامه پس از تبین مبادی گوناگون تصوری و تصدیقی معرفت، به جایگاه بدیهی در مکتب مبناگرایی پرداخته و سایر مکاتب موجود در باب توجیه «امکان معرفت» را با مکتب مذکور مقایسه مینماید. در آخرین فصل نیز، نقش بدیهی در توجیه برهانی معرفت سامان داده شده است.