کفاش و پریها
افسانههای عامه
این داستان با هدف آموزش اصول روانشناسی تربیتی بهصورت غیرمستقیم و برای کودکان و نوجوانان، تهیه شده است. در این داستان یک کفاش پیر و خسته یک روز با مقداری چرم قرمز در دستش به خانه میرود. این میزان از چرم تنها مقداری است که او برای دوختن آخرین جفت کفش دارد و پس از آن دیگر نمیتواند کفش تولید کند، چون پولی ندارد. همسرش از او میخواهد تا چرم را روی میز کار گذاشته و فردا صبح آن را درست کند. روز بعد وقتی از خواب بیدار میشوند یک جفت کفش قرمز دوختهشدهی آماده را روی میز میبینند و... .