دندانپزشکی تاریکی
داستانهای طنزآمیز انگلیسی
«آرچیبلد مکباج»، بیصبرانه منتظر تابستان است. پیکنیک در کنار دریاچه، جستوجوی اشباح در راهروهای پیچدرپیچ قلعه و البته خوردن شیرینیهای جدید کارخانه «مکباج» از وقایع خوش تابستانی اوست، اما حالا درخت «ویردی» منشأ تمام سحر و جادوهای شهر «داندو دل» در حال مرگ است و فقط آرچی میتواند نجاتش دهد. با اتفاقات اسرارآمیزی که در گوشه و کنار شهر رخ میدهد، نقش دندانپزشک ترسناک را در وقوع آنها نمیتوان نادیده گرفت، ناگهان رؤیای تابستانی آرچی تغییر میکند و... .