سبد سفارش شما خالی است!

"گاو خشمگین" داستان صعود و سقوط "جیک لاموتا"، بوکسور پارانوئید، عصبی و درعین حال سرسخت است. اتللویی معاصر که به همسرش (ویکی)، برادرش (جویی) و تمامی اطرافیانش بدبین است، با این تفاوت که با دارا بودن احساس ناامنی، غرور و حسادت دیگر نیازی به فریب‌کاری ندارد. جیک که با دیدن ویکی دلباخته‌ی او می‌گردد از طریق برادرش با او آشنا شده و پس از مدتی با وی ازدواج می‌کند. در سال‌های پس از ازدواج هم‌زمان با باردار شدن ویکی، جیک مسابقات بوکس خود را یکی پس از دیگری با موفقیت پشت‌سر می‌گذارد و بارها به عنوان قهرمانی دست می‌یابد. جیک به مرور زمان دچار غرور و خودبزرگ‌بینی شده و از طرفی به بدبینی نسبت به ویکی و فرضیه‌های تخیلی خویش درباره‌ی رابطه‌ی او با دوستان مجردی‌اش و حتی جویی، زندگی را برای خود و دیگران سخت می‌کند. او چنان دچار غرور و بدبینی می‌شود که زمینه‌ی سقوط خود را فراهم می‌کند و به شکلی نامناسب از میادین بوکس به کنار گذاشته می‌شود. رئالیسم بی‌پرده و خشن فیلم و شخصیت نامطبوع جیک در ابتدا به نظر بسیاری از مخاطبان و منتقدان ناخوشایند آمد، اما دسته‌ای دیگر از منتقدان آن را ستودند. اکنون با گذشت چند سال از ساخت آن، خیلی‌ها آن را بهترین اثر دهه‌ی 80، بهترین اثر اسکور سیزی و حتی بهترین فیلم آمریکایی می‌دانند.