قرمز براق
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب داستان «قرمز براق»، نوشته «پگاه جهانگیری» است. این کتاب، داستانی اجتماعی است که به یکی از مهمترین دغدغههای جامعه امروز یعنی کودکهمسری میپردازد و ابعاد مختلف این اتفاق را با روایتی داستانی بازگو میکند. کتاب با داستان زنی بهنام «سودابه» آغاز میشود که پیش خیاطی بهنام «صفورا» میرود. صفورا، زن مهربان و آرامی است که همواره غمی در عمق چشمهایش است. اما سودابه نمیداند چرا، و بسیار کنجکاو است تا ماجرای صفورا را بداند. صفورا ارتباطات اجتماعی محدودی دارد با کسی رفتوآمد نمیکند و سعی میکند بیشتر در خانه باشد. همین رفتارهای عجیب، سودابه را بیشتر کنجکاو کرده است تا از حقیقت زندگی او سردر بیاورد. صفورا وقتی نوجوان بوده بدون حق انتخاب به همسری پسر جوانی بهنام «نادر» درآمده است و... .