اصول و فلسفه آموزش و پرورش
فلسفه را تلاش انسان برای درک جهان و جایگاه انسان در آن میدانند. ابزار اساسی فلسفه، ذهن انسان است که بر روی همهی محرکهای انسان در گذشته و حال تاثیر داشته و روند مسالهگشایی دارد. روش فلسفی بیشتر توصیفی انتقادی است، توصیف از لحاظ این که آنچه را هست بدون کاهش و افزایش وصف میکند و انتقادی از این روی که پرسشهای هدفگرا و مباحثهانگیز طرح میکند، یعنی نیاز به زمینهسازی، ارزشسنجی و تجزیه و تحلیل دارد. در این راستا، فلسفهی آموزش و پرورش به سبب اهمیت خاصی که در جوامع مدرن دارد به زمینهسازی، طراحی، تجزیه و تحلیل مسائل آموزشی پرداخته و با نظر نقدگرایانهی مربیان آموزش و پرورش به جستوجوی راهحل مناسب میپردازد. رهبران آموزشی با بهکارگیری فلسفهی آموزش و پرورش و پیروی از آن، عادات دانشآموزان را بر اساس ارزشها و نگرشها شکل داده و قضاوت و ارزشیابی آنها را منطقی میسازد. کتاب حاضر در این راستا نگاشته شده و نگارنده در آن نخست به تعریف فلسفه در عمل، محتوای فلسفه، ویژگیها و مفاهیم آموزش و پرورش، پیشینهی تحولات فلسفه، فلاسفهی آتن، افلاطون، ارسطو و... میپردازد. سپس اساس و فلسفهی آموزش و پرورش و ظهور مکتبهای انسانگرائی، آرمانگرائی، ماهیتگرائی، رئالیست، طبیعتگرائی ژان ژاک روسو، عملگرایی، بازسازیگرایی، و اصالت وجود را شرح میدهد. نقش راهبردی فلسفهی آموزش و پرورش در معرفتشناسی عمومی، اصول و فلسفهی تعلیم و تربیت، و اصول و مبانی آموزش و پرورش پارهای دیگر ازموضوعات کتاب هستند.