حسنی و گربه بازیگوش
«حسنی» یک گربة بازیگوش داشت و تمام وقت خود را با او میگذراند و دیگر با دوستانش بازی نمیکرد. یکی از دوستان حسنی به نام «قلقلی» نیز یک قناری گرفت و در قفس انداخت. او نیز تمام وقت خود را با قناریاش میگذراند. مدتی گذشت و حادثهای رخ داد. بدینترتیب حسنی و قلقلی متوجة اشتباهشان شدند و دانستند که نباید هیچ حیوانی را اسیر کنند. مخاطبان این داستان اجتماعی و اخلاقی گروه سنی «الف» و «ب» هستند.