فرشته نگهبان
در سالهای میانی قرن بیست و یک، منشور کورش بزرگ، که برای نمایش به موزهای در کشوری اروپایی، به امانت سپرده شده، توسط افرادی ناشناس ربوده میشود. سربازرس پلیس که تحت تاثیر مطالب حک شده روی این اثر باستانی قرار گرفته تمام عزم خود را برای یافتن سارقین جزم میکند و سرانجام با یافتن ردپاهایی، به مکانی عجیب راهنمایی میشود. او در آن محل، متوجه دستگاه ناشناسی میگردد که او را به زمان فتح بابل و هنگام انتقال منشور میفرستد. کارآگاه با کمال تعجب، شخص دیگری از زمان خویش را نیز در آنجا یافته و درمییابد که او همکار فرازمینیهایی است که اتحاد مردم زمین را نتیجۀ وجود این منشور میدانند و اکنون او آنجاست که کورش و منشور حقوق بشر وی را با هم نابود کند و در این کار موفق هم میشود. کارآگاه برای حفظ منشور ناچار میشود بار دیگر از دستگاه استفاده کرده و به کمی عقبتر بازگردد و مرد مهاجم را از پای درآورد و بدینسان کورش کبیر را از مرگ نجات دهد. اما در این ماموریت خود به سختی آسیب دیده و میمیرد. همکاران وی در زمان خویش، منشور را مییابند اما هرگز هیچ نشانی از کارآگاه به دست نمیآید.