سرزمین قصه‌ها: مجموعه‌ی برخی حکایت‌ها و مثل‌های کرمانشاهی

سرزمین قصه‌ها: مجموعه‌ی برخی حکایت‌ها و مثل‌های کرمانشاهی

داستان‌های فارسی - قرن 14

پادشاهی عاشق زنی کولی شد. زن در پاسخ به پادشاه گفت: به شرطی همسر شما می‌شوم که اجازه بدهید همیشه غذایم را تنها بخورم و پادشاه این شرط را پذیرفت. پس از ازدواج، پادشاه روزی به فکر افتاد که هرطور شده به هنگام غذا خوردن همسرش، او را زیر نظر بگیرد و دریابد چه عاملی است که باعث شده زن همیشه تنها غذا بخورد. بر این اساس روزی از سوراخ در اتاق، همسرش را مشاهده می‌کند که پس از رفتن خدمتکاران به گدایی کردن با کاسه‌ای خالی در اتاق می‌پردازد. پادشاه که بسیار متعجب شده بود، همان لحظه در را باز کرده و همسرش را مورد عتاب قرار می‌دهد. زن کولی در پاسخ می‌گوید: من از همان زمانی که به دنیا آمده‌ام تا روزی که شما مرا به عقد خود درآورده‌اید، همیشه نان گدایی خورده‌، و طوری به آن عادت کرده‌ام که حالا هم برای این که این همه غذاها و میوه‌های خوشمزه به دهانم مزه بدهد ناچارم کاسة گدایی به دست بگیرم و از خانه‌های خیالی گدایی کنم. شاه پس از شنیدن این پاسخ گفت: «اصل بد نیکو نگردد، چون که بنیادش بد است». داستان یادشده تلخیصی است از یکی از داستان‌های عامیانة کرمانشاه با عنوان «پادشاه و زن کولی»، برخی دیگر از داستان‌های کتاب عبارت است از: حکایت دست‌فروش و باربر؛ دو برادر؛ حکایت تخم‌مرغ؛ ماجرای مرد یک‌چشم؛ و پسر آشپزباشی.

قیمت چاپ: 2,000 تومان
گردآورنده:

اسماعیل زرعی

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1389

نوبت چاپ:

4

تعداد صفحات:

96

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789642929122

محل نشر:

کرمانشاه - کرمانشاه

نوع کتاب:

گردآوری