در پیچ و خم زندگی
داستانهای فارسی - قرن 14
پسر جوانی به نام «اشرف حشمتی»، فرزند «فتحالله» از دهات بین لنگرود لاهیجان به نام «لیالستان» درسال 1334 که 17 ساله بود در یکی از کارخانههای چای لاهیجان مشغول به کار شد. او جوانی پاکطینت و خوشاخلاق بود. از پدرش نماز خواندن، عبادات اسلامی و دینداری را کامل یاد گرفته بود. بعد از یکسال با دختر یکی از همکارانش به نام «راندا» ازدواج کرد و بعد از 6 سال صاحب یک پسر به نام «اشکان» شد. اشکان در 6 سالگی به مدرسه رفت، اما از آنجایی که علاقهای به تحصیل نداشت تا کلاس سوم بیشتر نخواند. بعد از 10 سال راندا پسری به نام «حمزه» به دنیا آورد، آن موقع اشکان به 14 سالگی رسیده بود، برخلاف پدر و مادرش او پسری لاقید بود، برای همین آنها را ترک و زندگی مستقلی را برای خودش تشکیل داد و... .