سورمهای غرغرو
والدین و کودک - داستان / داستانهای تخیلی / کودکان - راه و رسم زندگی - داستان
در جلد دوازدهم از مجموعه «شهر رنگها» در داستانی مصور کودکان با موضوع «خانواده دوستی» آشنا میشوند. «سورمهای»، از دست بزرگترها خسته شده است چون آنها به او زور میگفتند. مثلا از او میخواستند پیش از خواب مسواک بزند و یا هر وقت آقای همسایه را میبیند سلام کند و... سورمهای همینطور غر میزند که صدایی از پشت پنجره میشنود؛ «فرشته آرزو» آمده بود تا در «روز بچهها» آرزوی سورمهای را برآورده کند و... .