قبل از ساعت بیستوپنج
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، دربردارندة داستانی با موضوع اجتماعی است. «فروغ» و «گلچین» بعد از چهارده سال ازدواج، صاحب فرزندی نشده و سرانجام، از پرورشگاه سرپرستی نوزادی به نام «ارسلان» را بر عهده میگیرند. ارسلان بزرگ شده و در رشتة مهندسی مکانیک جامدات به تحصیل ادامه میدهد. او عاشق «مهتاب» دختر سرایدار مدرسهای میشود، امّا با مخالف گلچین و فروغ مواجه میشود. آنها بعد از میانجیگریهای «مامان شکیب» مادربزرگ ارسلان، سرانجام موافقت میکنند، امّا وقتی جواب منفی آزمایش و وجود مشکل ژنتیکی برای بچّهدار شدن را میگیرند، گلچین با ترفندی ارسلان و مهتاب را از هم دور میکند و وقتی دوباره، بعد از انزوا و بیماری ارسلان، تصمیم به وصلت ارسلان و مهتاب میگیرند، با جشن عقد مهتاب با فردی دیگر روبهرو میشوند.