عشق خاکستری
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
داستان حاضر، ماجرای فراز و نشیبهای زندگی جوانی به نام «اشکان» در زمان قبل از انقلاب است. اشکان در اثر سانحهای پدر خود را از دست میدهد و با زحمات مادر بزرگ شده و وارد دبیرستان میشود. او به طور اتفاقی با دختر زیبایی به نام «رویا» آشنا شده و آن دو تصمیم به ازدواج میگیرند. رویا، که قربانی پدر معتاد و مرد بدجنسی به نام «سامان» است، در سفری ناشناخته و اجباری از طرف پدر و سامان در حادثة تصادف کشته میشود. اشکان به فردی منزوی تبدیل شده و مادر خود را از دست میدهد. سالها بعد، اشکان به پیشنهاد دوستش «همایون» با دختری به نام «شیدا» آشنا شده و با او ازدواج میکند. اشکان تمام تلاش خود را برای خوشبختی شیدا میکند اما روزی متوجه خیانت شیدا و همایون میشود، این حادثه به کشته شدن شیدا و همایون و زندانی شدن اشکان و سرانجام مرگ اشکان منجر میشود.