داستان خرگوش بد تندخو
خرگوش مودب در حال خوردن هویج بود که خرگوش تندخو او را چنگول زد و هویج را از او گرفت. خرگوش خوب خیلی غمگین شد و به لانهاش رفت. بعد از آن مرد شکارچی خرگوش بد را دید و به تصور این که او پرندة عجیبی است به او شلیک کرد و دم و سبیل او کنده شد. «بئاتریکس پاتر» این داستان را در اصل برای بچههای خیلی کوچک نوشت با این هدف که در چند جمله فرق میان خوب و بد بودن را به آنان بیاموزد؛ بدون این که نصیحت کند.