کفش قرمزی
داستانهای تخیلی / داستانهای کودکان و نوجوانان
"کفش قرمزی"، داستان دخترک بینوایی به نام "کارن "است که مادرش را از دست میدهد" .کارن "هنگامی که برای تدفین مادرش به طرف گورستان میرود، پیرزن ثروتمندی او را میبیند و سرپرستیاش را بر عهده میگیرد .سالها میگذرد و "کارن "که به دلایلی به کفش قرمز علاقهمند است کفشهای قرمز رنگی میخرد و بهرغم مخالفت پیرزن با همان کفشها به کلیسا میرود ;سپس ماجراهایی روی میدهد که طی آن کارن پاهایش را از دست میدهد و پس از آن به خدمت کلیسا در میآید تا این که مرگ او فرا میرسد .