کلاغ بازیگوش
داستانهای حیوانات / کلاغها - داستان
در میان یک جنگل سرسبز کلاغ نوک سیاهی زندگی میکرد که بچه کلاغی به نام «هیلا» داشت. هیلا، دلش میخواست زودتر بزرگ شده و به مدرسه برود؛ تا اینکه یک روز صبح چند کلاغ از شهر به جنگل برای تفریح میآیند، هیلا با بچههای آنها «روشا» و «موکا» دوست میشود؛ با تعریف آنها از شهر هیلا تصمیم میگیرد با وجود مخالفت پدرش با دوستانش به شهر برود و...