سبد سفارش شما خالی است!

«واش ویلامز»، تلگرافچی «وینزبرگ»، بالاتنه‌ای بسیار بزرگ، گردنی باریک و پاهایی ظریف داشت. مردم به او توجهی نداشتند و او هم با مردهای دهکده رفت و آمد نداشت. تنها «جورج ویلارد» بود که از گذشتة او اطلاعاتی به دست آورده بود. واش با زنی ازدواج کرده بود که شیفته و دلبستة او بود، اما بعد از مدتی دریافت که همسرش به او خیانت می‌کند و تصمیم می‌گیرد او را به خانة مادرش برگرداند. اما مادر همسرش با نقشه‌ای او را به منزل خود می‌کشاند و طی اتفاقاتی، او صندلی را بر سر مادر همسرش می‌کوبد و این امر بعد از یک ماه به مرگ می‌انجامد. مجموعة حاضر مشتمل بر داستان‌های کوتاهی تحت عنوان عشق در صحرا؛ شرافت سیسیلی؛ ترانة مرگبار؛ حیثیت؛ طلوع و غروب عشق؛ سفر طولانی؛ پرندة شکاری؛ و هیولای بزرگ دریایی از نویسندگان مختلفی چون «توماس مان»، «شروود اندرسن» و «جان کالییر» است. داستان مذکور نوشتة «شروود اندرسن»، «حیثیت» نام دارد. نویسندگان این مجموعه طیف‌های مختلفی از مکتب‌های ادبی از اواخر قرن 19 تا نیمة دوم قرن 20 را دربرمی‌گیرند، به گونه‌ای که رئالیسم «بالزاک» و شروود اندرسن در کنار سبک امپرسیونیستی توماس‌مان و ادبیات پرهول و هراس گوتیک که «تسوایک» استاد آن است، در کنار هم قرار گرفته‌اند.