نقد تئاتر از نظر تا عمل
نقد نمایشی
نمایشنامة «مگسها» اثر «ژان پل سارتر» در سال 1942 به نگارش درآمده و در سال 1943 کاملا با شکست مواجه شد. شکست دلایل متعددی دارد که عمدهترین آن دلیل ساختمانی است. اما به رغم این ضعف، این نمایشنامه از وجوه گوناگون قابل بررسی است. وجهی که بر وجوه دیگر رجحان دارد این است که بلافاصله توجه ما را به آثار اولیه نماشنامه نویسی وی معطوف میسازد. بدین معنا که اندیشههای اصلی و فرعی آن تماما در آثار اولیه نیز وجود دارد. ضمن آن که نخستین و آخرین آنها در ارتباط با یونان است. یعنی «مگسها» و «زنان تروا» که بازنویسی شدة متن«اوری پیتو» است. اما میتوان گفت که در این ارتباط نوعی بیارتباطی وجود دارد که ارزش اثر نیز وابسته به همین خصیصه است. چرا که سارتر کلیت اثر را (به ویژه از منظر ساختمانی و فکری) دگرگون میکند. در نوشتار حاضر، نگارنده پس از نگاهی به تاریخ نقد از آغاز تا به امروز، نگاهی میافکند به نقد تئاتر از نظر تا عمل؛ آنگاه به بررسی نمایشنامههای متعددی از نویسندگان ایرانی و خارجی از منظرهای نقد ساختارگرا، نقد تفسیری، نقد آرکتایپال، مضمونی، تکوینی، نشانهشناسانه، روانشناسانه و توصیفی میپردازد.