هنوز هم میخندم
داستانهای فارسی - قرن 14
این رمان قصه زن جوانی به نام «نگار اکرمی» است که قربانی رسم و رسومات روستاییان میشود و تن به ازدواج با مردی میدهد که دوستش ندارد، پدر و مادرش با توجه به علاقه شدید نگار به تحصیل مانعش میشوند. «سهیل»، همسر نگار مردی هرزه است که در یک اتفاق به قتل میرسد، قتلی که نگار شریک جرم آن است و... نگار، زنی است که برای آزادی میجنگد اما بهای سنگینی را برای به دست آوردن آن میپردازد.