عاشقانهای به رنگ پاییز
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، داستانی است که با زبانی ساده و بیان جزئیات لازم نگاشته شده است. نویسنده این داستان را با پرداخت مناسب شخصیتها و توصیف عمیقترین احساسات و افکار آنها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنهها نگاشته تا خواننده را از ابتدا تا انتهای کتاب با خود همراه کند. در داستان میخوانیم: «نفسهای آخر تابستان بود و چیزی به پاییز نمانده بود. فصلی که عاشقش بودم. عاشق تمام زیباییهایش، عاشق درختان رنگرنگش، نارنجی و قرمز».