هدیههایی که بوی نفت نمیداد
دوازده داستان کوتاه در این مجموعه گرد آمده است. "هدیههایی که بوی نفت نمیداد" عنوان یکی از این داستانهاست. در این داستان میخوانیم که سگی در میان زبالهها غذایی را جستوجو میکرد و مرد ژولیدهای نیز در کنار آن سگ برای یافتن غذا حضور دارد. سگ تکه نانی مییابد و به طرف خیابان میرود که ناگهان بر اثر برخورد با ماشین کشته میشود. در پی آن، مرد ژولیده تکه نان را برمیدارد و مسیر خود را پی میگیرد.