پنج هفته در بالون
داستانهای فرانسه - قرن 19م. / داستانهای علمی - ادبیات کودکان و نوجوانان
"ساموئل فرگونس" ماجراجو تصمیم میگیرد همراه با دو تن دیگر با نام "دیک" و "جو" از فراز آفریقا، سوار بر بالون بگذرد. آنها برای اجرای این نقشه، سوار بر کشتی، راهی شرق آفریقا شده و از آنجا با بالون، سفر خود به غرب این قاره را آغاز میکنند. آنها این امتیاز را دارند که این قاره اسرارآمیز را از بالا دیده و در نتیجه، خطرهای موجود در آن، کمتر تهدیدشان کند. با وجود این، چون شبها مجبور به فرود هستند، گهگاه، خطراتی متوجهشان میشود. گاهی میمونها به آنها حمله میکنند، گاه مورد وحشت بومیان قرار گرفته و از ترس حمله آنان میگریزند، یک بار به گروهی ماهپرست، خود را نمایندگان خدای آنان معرفی میکنند، و یک مرتبه هم کشیشی تبلیغی را از دست بومیان نجات میدهند. پس ازمدتها پرواز، آنها با کمبود آب آشامیدنی مواجه میشوند و فرود میآیند. پس از فرود، تنها چند قدم با مرگ فاصله دارند که توفانی درمیگیرد و پس از آن، آنها به آب دست مییابند. چند روز بعد، بالون آنها مورد حمله دستهای از پرندگان وحشی و چندی بعد مورد حمله افراد قبیله "تالیباس" قرار گرفته و بالونشان به سختی آسیب میبیند. اما خوشبختانه آنها به منطقه پایان سفر خود رسیدهاند و با کمک ارتش و سربازان و افسرهایی که انتظار آنها را میکشند از مرگ گریخته و موفقیت خویش را جشن میگیرند. ژول ورن ـ نویسنده برجسته فرانسوی در قرن نوزدهم در این کتاب با ارایه نمایی از موقعیت آب و هوایی، جغرافیای طبیعی و انسانی، فرهنگ و آداب و رسوم قبایل قاره پررمز و راز آفریقا، داستانی پررمز و راز را بازگو میکند؛ ضمن آن که خواننده را با شهرهای مختلف آفریقا و قبایلی که در آن میزیستند، کوهها، رودخانهها، وضعیت تمدن سیاهپوستان، حیوانات و گیاهان قاره سیاه آشنا میسازد.